تاثیر عفو و گذشت

یکی از سخت‌ترین روزهایی که بر حضرت پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله گذشت روز احد بود زیرا در آن روز لشگر اسلام متحمّل خسارات فراوانی شد و هفتاد نفر از سربازان اسلام شهید شدند، و اگر فداکاری چند سرباز فداکار خصوصاً امیرالمومنین علیه السلام نبود خطر شکست مسلمین و اسارت زنان و فرزندانشان در انتظارشان بود و یکی از سخت ترین فجایع آن روز، شهادت فرمانده دلیر اسلام و عموی پیامبر گرامی، حمزه سیّدالشّهدا بود. روبه‌رو شدن با بدن قطعه قطعه شده‌ی حمزه،خیلی بر آن حضرت سخت و گران بود و به همین خاطر است که حضرت زین العابدین علیه السلام می فرمایند:

ما مِن یَومٍ أَشَّدُ عَلی رَسُولِ اللهِ مِن یَومِ أُحُدٍ قُتِلَ فیهِ حَمزَهُ‌بنُ عَبدِالمُطَّلِب أَسَدُ اللهِ وَ أَسَدُ رَسولِه

بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۷۴

در جنگ احد، هند دختر عتبه همسر ابو سفیان به غلام خود که “وحشی” نام داشت گفت: برای تو پاداش بزرگی قرار دادم به شرط آن‌که یکی از این سه نفر را بکشی یا محمد (ص) و یا علیّ بن ابی طالب و یا حمزه‌بن عبد المطلب. او با خود اندیشه کرد و گفت پیامبر را نمی توانم بکشم زیرا یارانش در اطراف او هستند و امکان ندارد به او دست یافت و امّا علی‌بن ابی طالب در صحنه پیکار خود را از خطر و دشمن حفظ می کند و امّا حمزه را ممکن است به قتل برسانم. سپس وحشی در پشت درختی کمین کرد و از پشت سر به طرف ایشان تیری پرتاب کرد و بدین وسیله وی را از پای در آورد. کسی از مسلمان‌ها به جهت اغتشاش جنگ از حال ایشان خبر نداشت، هند با خبر شد نزدیک آمد و امر کرد شکم حمزه را شکافتند و جگر وی بریدند و بدن او را ریزه ریزه کردند، بینی و دو گوش حمزه را بریدند.

حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی با بدن قطعه قطعه و مثله شده حمزه مواجه شدند فرمودند:

أَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ و إِلَیکَ المُشتَکی و أَنتَ المُستَعانُ عَلی ما أَری ثُمَّ قالَ لَئِن ظَفَرتُ لأُمَثِّلُنَّ وَلأُمَثِّلُنَّ وَلأُمَثِّلُنَّ

تفسیر برهان، ج ۲ ، ص ۳۸۹، ح ۲

بار خدایا تو را سپاس میگویم و شکایت و در دلم را به تو می کنم و همانا تو هستی که ما را یاری میدهی و از تو کمک میخواهیم، سپس فرمودند: اگر بر آنان پیروز شویم هر آیینه حتماً مثله خواهم کرد، هر آیینه حتماً مثله خواهم کرد، هر آیینه حتماً مثله خواهم کرد.

حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: که در این هنگام آیه نازل شد.

وَ إِن عاقَبتُم فَعاقِبُوا بِمِثلِ ما عُوقِبتُم بِه و لَئِن صَبَرتُم لَهُوَ خَیرٌ لِلصَّابِرِینَ

سوره نحل، آیه ۱۲۶

اگر قصد پاداش و جزا دادن دارید پس باید بمانند آنچه که به شما کردند جزا بدهید ولی اگر صبر کنید آن برای صابران بهتر و نیکوتر است. در این هنگام پیامبرصلی الله علیه و آله فرمودند صبر میکنم صبر میکنم.

این جریان گذشت تا در فتح مکّه قاتل حمزه (وحشی) به طائف گریخت و چون بعد از فتح مکّه دیگر فتح طائف نیز مسلّم بود، او به صلاح‌دید برخی به خدت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و بدون اینکه خود را معرّفی کند اسلام آورد بعد از مسلمان شدنش پیامبر ببه او فرمودند آیا تو وحشی هستی؟ وی گفت: بلی، حضرت رسول اکرم به او فرمودند: برای من بگو چگونه عمویم را به قتل رساندی؟ وی نیز از ابتداء وعده های هند تا طرز مثله کردن حمزه علیه السلام برای پیامبر نقل کرد و پیامبر نیز میگریست پس از آن به وی فرمودند: تو را بخشیدم و لکن صورتت را از من پنهان کن.

این داستان گذشت تا مدّتی بعد شخصی به نام “مُسَیلِمَه” ادّعا کرد که در نبوّت با پیامبر اسلام شریک است و مدّعی بود که مانن پیامبر معجزه دارد. بعد از رحلت حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فتنه مسیلمه بالا گرفت و اکثریّت بنو حنیفه با او همدست شدند تا حِجر یَمامَه را گرفت و ثُمامَهِ بنِ اُثال کارگزار پیامبرصلی الله علیه و آله را از آنجا بیرون راند. ابو بکر برای خاموش کردن فتنه، لشکری فرستاد و این لشگر بر سپاه مسیلمه غلبه یافت و وحشی و ابودجانه با کمک یکدیگر مسیلمه را کشتند، بعد ها وحشی میگفت:

قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ و شَرَّ النّاسِ : حَمزَهَ و مُسَسلِمَهَ

بحارالانوار، ج ۲۱ ، ص ۴۱۲ ، س ۱۹

یعنی بهترین و بدترین خلق را کشتم حمزه بهترین و مسیلمه بدترین خلق را من کشتم

بنگرید و دقّت کنید

جناب حمزه‌بن عبد المطّلب دارای شخصیتی والا و مهم بود و در ترویج اسلام و یاری پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار جدّی و نقش اساسی داشت و شهادت ایشان با آن طرز فجیع برای پیامبر صلی الله علیه وآله و اسلام ضایعه غیر قابل جبران به حساب می‌آمد، ولی هنگام فتح مکّه که حدود شش سال از شهادت ایشان می گذرد و قاتل او از پیامبر صلی الله علیه و آله طلب عفو می‌کند. اگر وی را به عنوان انتقام بکشند چه اثری خواههد داشت؟ پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله او را بخشیدند و به قدری عفو پیامبر بر او اثر گذاشت که در مقام دفاع از رسالت و نبوّت به جنگ مسیلمه رفت و او را کشت.