عهدی تازه

بابا جان سلام من در این شرایط سخت بیشتر جای خالی شما را حس می کنم.

 بیشتر حسرت دوری شما را میخورم، بیشتر پشیمانم از اینکه بار ها شما را ازرده خاطر کرده ام.

باز هم با دستان خالی پیش شما امدم تا شما را از خود راضی کنم.تا بگویم من از اینکه شما برای ما اشک میریزید بسیار شرم سارم.

شما انقدر در مقابل من مهربان هستید که در دعا هایتان می گویید: خدایا به خاطر من امام زمان از انها بگذر.

خدایا اگر روز قیامت پرونده شیعیان ما از حسنه کم دارد.از حسنات پرونده ما بر دار به حسنات پرونده شیعیان ما اضافه بکن.

این جمله را هر کس بشنود طاقت نمی آورد.اشکش جاری میشود، دریا ها را میگیرد.

آخر مگر می شود کسی انقدر من را دوست داشته باشد و من برایش گریه نکنم و به یادش نباشم. به یاد کسی که برای من میگیرد برای دور شدنم از خدا می گیرد برای گناهانم میگیرد.

بابا جان من را ببخش………

بابا جان من را ببخش،ببخش که با گناهانم شما را ناراحت کردم.

بابا جان من را ببخش،ببخش که دوستت نداشتم،ببخش که به یادت نبودم .

بابا جان من را بببخش،ببخش که من باعث اشک ها و ناراحتی هایت هستم .

ای امام زمان ، ما شیعیان شما یقین داریم  که شما  با همه این اوصاف ما را نا امید نمی کنید……….

یا ایها العزیز،حال آرزویی جز ظهور شما ندارم.

یا ایها العزیز ،حال آرزویی جز بخشیده شدن ندارم.

یا ایها العزیز حال ارزویی جز بازگشت ندارم.

یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ

بابا جان میدانم که خیلی زیر قول و قرار هایمان زده ام ولی بار با شما عهدی تازه می بندم……………

عهدی تازه می بندم که هر گاه داشتم به سمت گناه کشیده می شدم به یاد اشک هایتان بیفتم.

شاید اینگونه از روی خجالت هم که شده به سمت گناه نمیروم و خودم را به شما و خدا نزدیک تر می کنم.

(دوستان عزیز پیشنهاد می کنم سخنرانی زیر رو گوش بدید تا امام زمانمون رو بیشتر بشناسیم)